پشتم شکست و با قد خم راه میروم
از این به بعد در دل غم راه میروم
راهم جداست از همه در راهماندگان
من با شکوه زلزله هم راه میروم
پایان رودهای خداوند کربلاست
رودم که با دو دیدهی نم راه میروم
در متن شهرهای جهان جار میزنند
با کولهبار داغ و الم راه میروم
تقصیر دستهای به شمشیر رفته نیست
تقصیر تیرهاست که کم راه میروم
طعم شراب علقمه از جنس زمزم است
با کوثر کریم کرم راه میروم
زائر نحیف و تشنه و خسته نمیشود
سقایم و کنار علَم راه میروم
آن قهرمان به عشق خدا بوسه زد به خاک
یعنی همیشه گرد حرم راه میروم
دارد هنوز پشت زمان تیر میکشد
دارم هنوز بیکمرم راه میروم
- چهارشنبه
- 14
- فروردین
- 1392
- ساعت
- 4:59
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه