جانم فداي تو به فداكاري ات قسم
بر خونِ از دو چشم تر و جاري ات قسم
دستت قلم شده ست به فكر علم نباش
من از تو راضي ام به علمداري ات قسم
ماهِ قبيله ام ز چه شق القمر شدي؟
حرفي بزن به زخم ِ سر ِ كاري ات قسم
من غُصه ي تو و تو غم ِ مشك ميخوري؟
كافيست حرفِ آب به غمخواري ات قسم
حتي اگر به دشت لبت آب ميرسيد
حرفي نميزدم به وفاداري ات قسم
اي باوفا فداي وفايت ز جا مخيز
افتاده نيز ياوري، بر ياري ات قسم
شاعر:هانی امیر فرجی
- چهارشنبه
- 14
- فروردین
- 1392
- ساعت
- 12:41
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه