• جمعه 2 آذر 03


شعر شهادت حضرت عباس(نه آب آمده نه آبرو گذاشته اند)

920
1

 نه آب آمده نه آبرو گذاشته اند
حدود دین خدا را فرو گذاشته اند
نماز خون خدا با تیمم و این قوم
چقدر مشک برای وضو گذاشته اند
عمو از این همه مشکی که آمده خیمه
از اصغر است همان را که رو گذاشته اند
هنوز شانه به دست است دختری در پشت
مردّد است برای تو مو گذاشته اند؟
چه قدر تیر که از جنگ با علی اکبر
ذخیره کرده برای عمو گداشته اند
چگونه داد زدی که برادرم دریاب
مگر برای تو اصلا گلو گذاشته اند؟
شاعر:مهدی رحیمی

  • چهارشنبه
  • 14
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 13:38
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران