به نام آب ، به نام فرات نام شما
من آفريده شدم كه كنم سلام شما
نوشتهاند به روي جبين ما دو نفر
شما غلام حسين و منم غلام شما
خوشا به حال پرو بال اين كبوترها
گهي به بام حسين و گهي به بام شما
تو آن هميشه امامي و ما همان مأموم
به قامتي كه گرفتيم با قيام شما
تو ماه بودي و نزديك آبها كه شدي
تمام علقمه پا شد به احترام شما
هزار باده ، هزاران پياله مي روئيد
همينكه تير رسيد و شكست جام شما
همينكه نالهي ادراك اخايتان پيچيد
شكست قامت طوبائي امام شما
مسير علقمه را بوي انكسار گرفت
چه حس بي رمقي بود در كلام شما
به حال و روز بلنداي تو چه آوردند
تمام علقمه پر گشته از تمامِ شما
شاعر:علی اکبر لطیفیان
- چهارشنبه
- 14
- فروردین
- 1392
- ساعت
- 14:32
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
علی اکبر لطیفیان
ارسال دیدگاه