• دوشنبه 3 دی 03


شعر شهادت حضرت عباس(بس که سوز تشنگی در کودکان افتاده است)

4243

 بس که سوز تشنگی در کودکان افتاده است
اصغر شیرین زبانم از زبان افتاده است
کودک بی شیر را گهواره جنباندن چه سود
او نخوابد کز عطش آتش به جان افتاده است
بس که گردانَد زبان خشک را دور دهن
بر لب خشکیده اش داغی گران افتاده است
از کنار خیمه ها آید صدای آب آب
مشک خشک خالی از آب در میان افتاده است
از زبان ما نمی افتد عموجان نام تو
گرچه طفلان را، زبان هم از توان افتاده است
کن ثوابی با شتابی جرعه ی آبی بیار
ای ز نامت لرزه برجان یلان افتاده است
شاعر:سید رضا موید

  • پنج شنبه
  • 15
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 6:39
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران