• دوشنبه 5 آذر 03


شعر حضرت عباس(سهبا چو از میخانه کوثر بود)

1653

 سهبا چو از میخانه کوثر بود
مستی به آن ساغر حلالت میشود
تاقطره ای ازجام آن می درکشی
مجنون یک نام وبه غیر آتش کشی
در اوج بد مستی ادب حاصل شود
بیراهه رفتی گرکه غیر از این شود
اثبات بردعوی اگرخواهی چه ترس
من بسته میگویم تو خود مبسوط رس
اول احد مطلب چو بر احمد نوشت
در مهد بودو حق زیارت این نوشت
بر خیر عبدش با سلام آغاز کرد
یعنی به لاهوت احترامش ساز کرد
فطرس به بالینش از ان بخشیده شد
کوخاضعانه خواست زین رو دیده شد
حر پلک زد خود را به بم شاه دید
توفیقش از حرمت به زهرا در رسید
جنت بهای سامعین بر در است
اذن دخولت از برای دیگر است
رضوان به قطره اشکتان بخشیده شد
صاحب عطا در خان دیگر دیده شد
دستان ساقی شافع روز جزاست
چشمان ساقی بین اما گو کجاست
با ساقی طفلان ادب تفسیر گشت
آن سان که زهرا گرد بالینش بگشت
چون دست برخیزش زجابرتن نداشت
سربر عمود نیزه رفت حرمت گذاشت
چشمان سپر بر تیغ اعدایش بداشت
چون تاب دیدار غم زینب نداشت
فریاد حیدر فرق سر ضرب عمود
نادیده ساغر می زساقی در ربود
قد رشیدش را حسین آن سان بدید
کان قامت رعنا به خون خود تپید
سردار بین بس بوده اندر بزم شاه
عباس از حسن ادب گردید ماه


 

  • پنج شنبه
  • 15
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 8:26
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران