تمام غصه ام این است وپشت پابخوری
توهم شبیه خودم نیزه بی هوا بخوری
خداکند که به فرقم نظرنیندازی
هراس دارم از این عمق زخم جا بخوری
عزیز فاطمه مدیون مادرت کردم
اگر که ثانیه ای غصه ی مرابخوری
شبیه من جگرت آب می شود وقتی
که غصه من و این چند خیمه رابخوری
خلاصه عرض کنم حرف تیرها این است
قرارنیست که ازآب کربلابخوری
- پنج شنبه
- 15
- فروردین
- 1392
- ساعت
- 13:7
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه