همه خواب و علي بيدار غسل فاطمه رسیده
بريز آب رَوون اسما به روي تن رشیده
روي پيكر نحيفش/ تا كه دستم و كشيدم
عليّو خدا نبخشه/ تازه من بازوتو ديدم
امون از اين زمونه دلم رو مي سوزونه
گرفتن همه كَسَم رو با غلاف وتازيونه
فاطمه خدا نگهدار 2 خدا نگهدارت 2
********
كار از كار ديگه گذشته نداره دوا و درمون
علي موندش و يتيماش رسيده شام غريبون
غربت و خونه نشيني/ دردِ تازه عليّه
اين جنازهء فاطمس/ يا جنازه عليّه
شبونه مخفيونه جنازه از تو خونه
داره مي ره واسه دفن مي شه تشيیع غريبونه
فاطمه خدا نگهدار 2 خدا نگهدارت 2
********
خدايا چه شبِ تاري یتیما و بي قراري
مَحرمی نداره حیدر برا دفن ِیادگاری
برای کمک از تو قبر/ دست ِ پیغمبر اومد
گفت بده امونتم رو / صداي علی در اومد
فاطمه رفت وديگه خون جگر گُلم حسن شد
زينبم برا اسيری به همراهِ بي كفن شد
فاطمه خدا نگهدار 2 خدا نگهدارت 2
********
مصطفی مقدمهمه خواب و علي بيدار غسل فاطمه رسیده
بريز آب رَوون اسما به روي تن رشیده
روي پيكر نحيفش/ تا كه دستم و كشيدم
عليّو خدا نبخشه/ تازه من بازوتو ديدم
امون از اين زمونه دلم رو مي سوزونه
گرفتن همه كَسَم رو با غلاف وتازيونه
فاطمه خدا نگهدار 2 خدا نگهدارت 2
********
كار از كار ديگه گذشته نداره دوا و درمون
علي موندش و يتيماش رسيده شام غريبون
غربت و خونه نشيني/ دردِ تازه عليّه
اين جنازهء فاطمس/ يا جنازه عليّه
شبونه مخفيونه جنازه از تو خونه
داره مي ره واسه دفن مي شه تشيیع غريبونه
فاطمه خدا نگهدار 2 خدا نگهدارت 2
********
خدايا چه شبِ تاري یتیما و بي قراري
مَحرمی نداره حیدر برا دفن ِیادگاری
برای کمک از تو قبر/ دست ِ پیغمبر اومد
گفت بده امونتم رو / صداي علی در اومد
فاطمه رفت وديگه خون جگر گُلم حسن شد
زينبم برا اسيری به همراهِ بي كفن شد
فاطمه خدا نگهدار 2 خدا نگهدارت 2
********
شاعر :مصطفی مقدم
منبع : بی پلاک
- جمعه
- 16
- فروردین
- 1392
- ساعت
- 18:1
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
ارسال دیدگاه