• دوشنبه 3 دی 03


شعر حضرت عباس-(آبی برای رفع عطش، در گلو نریخت)

2188
0

آبی برای رفع عطش، در گلو نریخت
جان داد تشنه کام و به خاک آبرو نریخت
دستش ز دست رفت و به دندان گرفت مشک
کاخ بلند همت خود را فرو نریخت
چون مهر، خفت در دل خون شفق و لیک
اشکی به پیش دشمن خفاش خو نریخت
غیرت نگر، که آب به کف کرد و همتش
اما به جام کام، می از این سبو نریخت
چون رشته امید بریدش ز آب گفت
خاکی چو من کسی به سر آرزو نریخت
شاعر:اکبر دخیلی

  • شنبه
  • 17
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 6:57
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران