• دوشنبه 3 دی 03


شعر حضرت عباس(ای که آوره چشمان تو دریا می­شد)

1455
2

ای که آوره چشمان تو دریا می­شد
‏غرق در نیل غمت حضرت موسی می شد
می­رسی دست نداری وکسی از پس نخل
‏با عمودی، به سر راه تو پیدا می شد
همه دیدند به روی بدن تو هر تیر
‏با چه زوری بغل تیر دگر جا می­شد
رفتی و باد سیاهی طرف معجر رفت
‏اول بی کسی زینب کبری می­شد
رفتی و با همه غربت خود حس کردم
‏بی تو ای پشت و پناهم کمرم تا می شد
مادرم آمد و عطر نفس علقمه ات
‏پر طرفدارترین روضه دنیا می شد

  • شنبه
  • 17
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 7:10
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران