ذكر سماواتیان ثناى اباالافضل
خیل ملك ، خادم سراى اباالفضل
بامژه روبد غبار، حور بهشتى
از حرم و صحن با صفاى اباالفضل
گر به شهان مى برند رشگ خلایق
فخر به شاهان كند گداى اباالفضل
هیچ ز بیگانگى به حق نبرد راه
هر كه نگردید آشناى اباالفضل
پامكش از درگهش كه عقده گشایى
هست به دست گره گشاى اباالفضل
غم نبرد راه بر دلش به صف حشر
هر كه بود در دلش ولاى اباالفضل
ور نه كه مى برد جان ز قوم جفا جو
از دم شمشیر جانگزاى اباالفضل
آب ننوشید بى حسین دست و دل از جان
این روش از همت و حیاى اباالفضل
شست به راه حسین دست و دل از جان
اجر اباالفضل با خداى اباالفضل
پاس وفا داشت آنچنان كه بماندند
اهل وفا مات بر وفاى اباالفضل
با شه دین جز به نام سید و مولا
باز نشد لعل جانفزاى اباالفضل
آه از آن دم كه شد بلند به میدان
ناله جانسوز یا اخاى اباالفضل
گشت كمان قد شاه دین چو عیان دید
غرقه به خون ، قامت رساى اباالفضل
در دو جهان از طریق بنده نوازى
چشم (صغیر) است بر سخاى اباالفضل
شاعر:صغیر
- شنبه
- 17
- فروردین
- 1392
- ساعت
- 8:13
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه