آتش کینه ز در بالا گرفت
دامن معصومه ی زهرا گرفت
عاقبت خصم پلید فاطمه
انتقام خویش از مولا... گرفت
شرح سیلی فدک یک جمله است
ای خدا ماه رخ زهرا گرفت
فهم این روضه میسّر نیست نیست
میخ در در سینه ی او جا گرفت
فاطمه آمد میان کوچه ها
دست مولا را چه بی پروا گرفت
تازیانه بهر او کافی نبود
از علی او را به ضرب پا گرفت
خون زهرا ریخت بین کوچه ها
آسمان هم زین عظما گرفت
شاعر:مجتبی روشن روان
- دوشنبه
- 19
- فروردین
- 1392
- ساعت
- 5:49
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه