• دوشنبه 3 دی 03


شعر شهادت حضرت زهرا(شعله بود و خسته حالی سوخته)

1992
1

شعله بود و خسته حالی سوخته
یک پرستو بود و بالی سوخته
مانده از آل عبای مصطفی
یک عبای سرخ و آلی سوخته
بِین هُرم شعله های سنگدل
مادر کم سن و سالی سوخته
آه، دستِ دربِ چوبی نصب کرد
روی یک سینه مدالی سوخته
در کجا مدفون شد آن بانوی زخم
هست این تنها سوالی سوخته
شاعر:محمد ناصری

  • دوشنبه
  • 19
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 13:38
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران