تبت یدا ابی لهب ای بی حیا مزن
دست جنون به غیرت آل عبا مزن
قدّ مرا به قامت سَروَش عصا مکن
اینگونه زخم بر جگر مجتبی مزن
بُنچاق را بهانه مکن راه را مبند
زورت نمیرسد به علی ، دست و پا مزن
چشم عموی فاطمه را دور دیده ای
بانوی عصمت است حیا کن حیا مزن
سیلی مزن به روح دو پهلوی مصطفی
ضربه به جسم و جان رسول خدا مزن
دیوار از خجالت او سرشکسته شد
با هر دودست مادر مظلومه را مزن
اینگونه نقد مزد رسالت که می دهد ؟
ممتد مزن ، به پشت مزن بی هوا مزن
- دوشنبه
- 19
- فروردین
- 1392
- ساعت
- 13:47
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه