• دوشنبه 3 دی 03


شعر شهادت حضرت زهرا(س)(چه بلایی ست که دارد به سرم می آید)

2857

چه بلایی ست که دارد به سرم می آید
هر زمان اشک ز چشمان ترم می آید
و چه می سوزد از این اشک کبودی رخم
نمک اشک که بر روی ورم می آید
و چه آهی ست برافروخته از آتش عشق
که در این بین ز سوز جگرم می آید
جگرم سوخت، دلم سوخت ز مظلومیتش
بوی این سوختن از بال و پرم می آید
تازیانه چه به روز بدنم آورده
دائماً کرببلا در نظرم می آید
آن زمانی که ز گودال پر از نیزه و تیغ
اسب بی صاحب او سوی حرم می آید
استخوان بدنم زیر لگد خُرد شده
زیر مرکب چه به روز پسرم می آید
شاعر:امیر حسین الفت

  • سه شنبه
  • 20
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 6:35
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران