درد از تمام روزنهها سر كشيده است
پا را ز حد خويش فراتر كشيده است
در امتداد بيكسي روزهاي زخم
ديوار و در براي تو خنجر كشيده است
تقدير زخم خورده، غروب غم تو را
در شعلههاي آتش اين در كشيده است
اين شهر در سكوت فرو رفته، بعد تو
اين زهر را براي ابد سركشيده است
شاعر:طیبه تقی زاده
- چهارشنبه
- 21
- فروردین
- 1392
- ساعت
- 6:16
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه