گرگوهری بنام تولا نداشتم
رهتوشه بهرروز مبادا نداشتم
روزحساب دردوغمم بی حساب بود
دردل اگرمحبت زهرا نداشتم
دیروزاگرکه دست مرااونمی گرفت
امروزمن امیدبه فردا نداشتم
گرمهراونبود دراین ظلمت حیات
راهی بسوی عرش معلا نداشتم
هرگاه تامدینه اوپرگشوده ام
چشم طمع به جنت اعلا نداشتم
ای عصمت مقدس حق عمری ازگناه
بال وپرم شکسته وپروا نداشتم
کردی هزارمرتبه لطف وکرم به من
غافل شدم که چشم تماشا نداشتم
شرمنده ازحضورتوهستم که دررهت
ایمان وعشق داشته تقوا نداشتم
چیزی برای عرضه براین آستان نور
درحیرتم که داشته ام یا نداشتم
اخلاص ومعرفت به «وفائی» بیاببخش
چیــزی جـزاین مـن ازتـووتمنــا نداشتم
- چهارشنبه
- 21
- فروردین
- 1392
- ساعت
- 6:37
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه