بـود اگر در و دیـوار، شاهـد و شهود
مدینـه محـرم راز شهــادت تـو نبـود
نخــوانده بــود مگــر آیــۀ مودّت را
نکرد شرم چرا خصمت از خدای ودود
تــو ای عـروج سجـود تو ارتفاع نماز
تمام هستی تو یک بنفشه عرضِ سجود
چه زود رفتی و صدها فرشته گریهکنان
بــه خانــۀ تــو غریبانـه آمدند فرود
نمـاز حضــرت مـریم به اقتدای تو بود
که شد به امر خداوند در رکوع و سجود
تو را ستودۀ پروردگار مـدحت گفت
تو را ستودهترین جانِ روزگار ستـود
به خوبی تو رسولِ خدای داده سلام
به پاکی تو خدایِ رسول گفتـه درود
ز ســادگی جهیزیـۀ تو حیرت کـرد
فرشتهای که عنان شتر به دستش بود
محبت تـو طلسم رهایــی از آتـش
شفـاعت تـو بـرای بهشت اذن ورود
تمــامِ «فاتّبعونـی» محبّـت زهــراست
که خود رسول خدا «انتِ منّی»ات فرمود
سـه روز هـر کـه تـو را با نبی سلام دهد
جواب اوست بـه تبریک در بهشت، خلود
- چهارشنبه
- 21
- فروردین
- 1392
- ساعت
- 8:22
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه