• چهارشنبه 16 آبان 03


متن روضه خوانی حضرت زهرا و یادی از فرزندش حضرت صاحب زمان( تومنتقم خون خدایی)

3147
1

تومنتقم خون خدایی
بس است آقا دیگرجدایی
دل خوش شده ام که یابن الزهرا
این جمعه به جمع ما بیایی
ای قبله ی قلبم برگو که کجایی
سامره، نجف یا کربلایی
برگرد گه شیعه دل غمینه
از دوری تو زارو حزینه
هر جمعه غروب میگه با خود
این جمعه بی تو آخرینه
یا بن الحسن ای عزیز زهرا
ای وارث ذوالفقار حیدر
ای حجت آخر پیمبر
بازآ ،زمکه و نشان ده
آن قبر بدون شمع مادر
باز آ و نشان ده آن چهره ی زیبا
توبخوان برای ما روضه ی زهرا
روزی که عدو حق نمک خورد
زخم دل مصطفی نمک خورد
روزی که میان کوچه زهرا
از دشمن بی حیا کتک خورد
یا بن الحسن ای عزیز زهرا
آقا جان یابن الحسن ، میدونم این ایام برای شما کمتر از ایام محرم و صفر نیست میدونم جلوی پسر نباید روضه ی مادر پهلو شکسته را خواند، آقا جان میدونم جلوی پسر نمیشه روضه ی سیلی خوردن مادر رو خوند، ولی معذرت میخوام امشب باید این روضه خونده بشه، تا اونایی که میگن این ماجرا صحت نداره یک کمی به فکر بیفتند و از غربت علی و فاطمه توی این مملکت شیعه کم بشه ...
مرحوم شیخ عباس قمی در کتاب بیت الاحزان مینویسد:
هنگامیکه فاطمه زهرا از دستور ابوبکر اطلاع یافت که ضوابط او را از فدک خارج کرده اند نزد ابوبکر رفت و فرمود چرا مرا از ارث خود که پدرم رسول الله برایم ارث گذاشته باز میداری و وکیل و نماینده مرا از آنجا خارج نموده ای با اینکه پردر بزرگوارم آن مُلک را به فرمان خدا برای من قرار داده ابوبکر گفت: برای گفته های خودت شاهد بیاور که رسول خدا آنجا را مُلک خاص تو قرار داده است حضرت فاطمه رفت اُم ایمن را به عنوان شاهد نزد ابوبکر آورد اُم ایمن رو به ابوبکر کرد و گفت ای پسر قُحافه گواهی نمیدهم مگر اینکه در مورد اعتبار خودم از زبان رسول خدا استدلال کنم تو را به خدا قسم آیا پیامبر در مورد من گفته است «اِنّ اُم ایمن امراه من اهل الجنه»  که هر آینه، اُم، بانویی است از اهل بهشت. ابوبکر گفت آری میدانم که پیامبر در مورد تو چنین گفته است اُم ایمن گفت شهادت و گواهی میدهم بر اینکه وقتی آیه ی« و آت ذاالقربی حقه »ای پیامبر حق نزدیکان را بپرداز ،بر رسول گرامی اسلام نازل شد ،پیامبر خدا به امر و فرمان خدا فدک را بر فاطه واگذار نمود و آنجا را مُلک خاص فاطمه کرد و همچنین امیر المومنین نیز بر همین مطلب گواهی داد و برای ابوبکر ثابت شد که فدك مُلک شخصی فاطمه زهرا و بر همین اساس قباله ای در مورد رد فدک به فاطمه ی زهرا نوشت و به آن بانوی مکرمه داد .
در باغ باد سرد و سیاهی وزید و بعد
دستی سیاه فاجعه ای آفرید و بعد
خورشید را که رهگذر رهگذار بود
پیش از غروب سوی غروبش کشید و رفت
دور از نگاه پرپر آن باغبان ترین
گلچین شد و به ساحت آن گل رسید و بعد
بر لاله حمله کرد و زد و خرد کرد و ریخت
خون از کنار لاله ی گوشی چکید و بعد
یک نونهال عصای جوانی سرو شد
یک نوجوان که قامتش از غم خمیدو بعد
بعد از نگاه کردن آن ماجرای تلخ
همچون سپیده موی سرش شد سپید وبعد
از آن به بعد اول کابوس هر شبش
درباغ سرد و سیاهی وزید و بعد ...

  • پنج شنبه
  • 22
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 5:25
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران