حالا می خواهیم چه کسی را واسطه قرار بدهید در خانه خدا، همان خانمی که هر وقت پیامبر وارد می شد رسول خدا تمام قد جلوی پایش می ایستاد ، استقبالش می کرد ، خم می شد دستش را می بوسید می فرمود : فَداها اَبوها (بابات به قربانت ) همان خانمی که وقتی شهیده شد کمر علی شکسته شد، همان خانمی که از دنیا رفت نیمه های شب امیر المؤمنین می آمد وصورت به قبرش می گذاشت و ناله می زد .
ای مرهم غم های من ای نو گل رعنای من
زهرای من – زهرای من
خیز و ببین غوغا شده دیگر علی تنها شده
من مانده ام و غم های من زهرای من ، زهرای من
در بین آن دیوار و در دادی تو شش ماهه پسر
بین دیده ی گریان من زهرای من ، زهرای من
گاهی حسینت نیمه شب از من کند مادر طلب
بگرفته او دامان من زهرای من ، زهرای من
زینب نگاهش بر در است در ذکر مادر مادر است
بین ناله ی طفلان من زهرای من ، زهرای من
کرده گریبان چاک چاک مولا فتاده روی خاک
گوید کجایی جان من زهرای من ، زهرای من
- شنبه
- 24
- فروردین
- 1392
- ساعت
- 8:14
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه