• یکشنبه 4 آذر 03


شعر بعد از شهادت حضرت رسول اکرم(مدینـه مـرده و اهـل‌ مدینـه مرده‌تـرند)

2430
4

 مدینـه مـرده و اهـل‌ مدینـه مرده‌تـرند
چگونه مرده که از مرگ خویش بی‌خبرند
ز جـاده مـدنیت بــرون شدنــد همـه
بر آن سرند که تا سر بـه کام فتنه برند
اسیر کفر و ضلالت شدند این امت
ز نـور وارد ظلـمت شدند این امت
****
مدینه متحدالرای و شیر حق، تنهاست
یگانه دوست عالم، اسیر دشمن‌هـاست
چـه روی داده مگــر امـت محمّـد را
که بودشان همه در وادی نبودن‌هاست
گمان نبود که خیل غدیریان کوشند
غدیـر را بـه بهـای سقیفـه بفروشند
****
هنوز خون مدینه به جوش می‌آید
هنوز غیرت حق در خروش می‌آید
هنـوز از در و دیـوار مسجـد نبوی
صدای خطبۀ زهرا به گوش می‌آید
درون سینه، نفس را شرارِ آه کنید
بـه شقشقیۀ مـولا علی، نگاه کنید
****
هنوز خشک نگردیده آبِ غسل رسول
که دیو توطئه در کار فتنه شد مشغول
کشیـده نقشـۀ غصب خـلافت علوی
فشانـده‌ آتش بیداد، بر سرای بتـول
برای غصب خلافت، چه فتنه‌ها کردند
قسم به ذات خدا، جنگ با خدا کردند
****
مگر نه نفـسِ نفیس پیمبـر است علی
مگر نه شخص نبـی را برادر است علی
مگر نه فاتح بدر است و خیبر است علی
مگر نه شوهـر زهرای اطهر است علی
به حیرتم که چگونه غدیر را دیدند؟
حرم گذاشتـه، دور سقیفـه گردیدند
****
علی که خواند به امت، رسولِ حق، پدرش
شهیـد اولِ او گشت همســر و پدرش
قسم به حق علی، گر نبود صبر علی
خبـر نبـود ز اســلام و از پیــامبرش
چگونه مـا بـه طواف سقیفــه رو آریم
برو سقیفه! بدان سو، که ما علی داریم
****
چـه زود عهـد خدا و رسول رفت ز یاد
چه زود خرمن دینِ صحابه رفت به باد
دو مـاه و نیـم هنـوز از غدیر نگذشته
اساس فتنه، درون سقیفه شـد بنیـاد
چگونه دست ز آیین و دین خود شستند
علی کـه دست خدا بود، دست او بستند
****
پس از سقیفه لگدکـوب گشت دینِ خدا
پس از سقیفه چه سرها ز تن شدند جدا
شکست پهلوی زهرا، شکافت فرق علی
بـه نیـزه رفـت سـرِ پـاکِ سیـدالشهـدا
ز دست فتنه‌گران، خون به قلب یاران شد
جنـازۀ حسـن از کینـه، تیربــاران شد
****
سقیفه سنگـرِ خصـمِ خـدای قهار است
سقیفه قاتل مقداد و حجر و عمار است
سقیفه شعله شد و سوخت بیت مولا را
سقیفه مرکزِ بیداد و ظلم و پیکار است
هزار فتنـۀ نـاگفته، ننگِ دامن اوست
گناه دائم اهل زمین، به گردن اوست
****
هـزار شکـر که مـا پیروِ امیر شدیم
زدیم سنگ به روباه و یارِ شیر شدیم
به راهیـان سقیفه، ز ما پیام دهید
که ما ز غار حرا، راهی غدیر شدیم
چنان که هست رسول خدا، پیمبر ما
علی است بعـد محمّد، امام و رهبر ما
****
کسی که نعمت حق شد به او تمام، علی ست
کسی که یافت به دوش نبی مقام، علی ست
هــزار غـاصب اگـر حـق او بـه ظلم برند
امـام شیعـۀ اثنــاعشـر امــام علـی ست
سزد که خلق بگردند دور قنبر او
زبانِ میثمیِ «میثم» است یاور او

  • سه شنبه
  • 27
  • فروردین
  • 1392
  • ساعت
  • 4:27
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران