امام حسن عسگری(ای سامـرهات قبلـۀ دل کعبۀ جانها)
ای سامـرهات قبلـۀ دل کعبۀ جانها
ای سفرۀ احسان تو پیوسته جهانها
ای عبد خداوند و خداونـدِ زمانها
ای پایۀ قدر و شرفت فوق مکانها
آگاه ز اسـرار عیانهـا و نهانهـا
کوتاه به مدح تو و وصف تو زبانها
****
ای روی تو در بزم ازل شاهد و مشهود
وی آمده ساجد به خدا بر همه مسجود
هـم قبلـۀ حاجاتـی و هم حجت معبود
هم حمدی و هم احمد و هم حامد و محمود
غیر از تو کـه باشد پدرِ مهدی موعود
مهدی که بهـار آرد در فصلِ خزانها
ای جان جهان ای همه جانها به فدایت
ای نـام نکویت حسن ای حسنِ خدایت
خورشیــد پنــاه آرد در ظـلِّ لــوایت
امضــای عبــادات همـه مهـر ولایـت
بالاتــر از آنــی کــه بگوینــد ثنایت
بر اوج جلالت نرسـد وهـم و گمـانها
****
در وصـف تــو اشیـاء زبانند زبانند
جز مدح تو را خلق نخوانند نخوانند
گلهای جنان بیتـو خزانند خزانند
بــا آنکــه مقـام تـو نـدانند ندانند
پیوستــه رواننـد رواننــد رواننــد
تـا دور مـزار تـو بگردنـد روانها
بـوی خـوش جنـت ز غبـار قدم توست
عیسای مسیح آنچه که دارد ز دم توست
حاتم که کریـم اسـت، گدای درم توست
تو دست خدا هستی و هستی کرم توست
تنهـا نـه فقـط سامـرۀ دل حـرم توست
هـر جـا نگرم از تو عیان است نشانها
****
تــو درِّ گــرانمایــۀ دَه بحـر کمالی
تـو مهـر فــروزانِ سمــاواتِ جـلالی
تـو عبـد، ولـی عبـد خداونـد جمـالی
احمد رخ و حیدر ید و صدیقه خصالی
دوم حسـن از حسـن خـدای متعـالی
ای شاهد حسن ازلت چشم زمانهـا
ای خلق سماوات و زمین خاک در تو
ای چــار علــی آمـده جد و پدر تو
ای منتقـــم آل محمّــد پســر تــو
پیوستــه ســلام از طـرف دادگـر تو
بـر مهـدی و بـر نرجس نیکو سیر تو
مهدی که بوَد در کف او خط امانهـا
غلامرضا سازگار
- جمعه
- 15
- بهمن
- 1389
- ساعت
- 17:40
- نوشته شده توسط
- مهدی نعمت نژاد
ارسال دیدگاه