دنياي بي حضور تو چيزي شبيه گور
در بين اين جماعت نادان و بي شعور
يا نه شبيه ران ملخ هديه اي كه بود
بالا ترين براي سليمان ذهن مور
حتي شبيه بدتر از اينها شبيه مرگ
وقتي شكسته مي شود از آدمي غرور
تا عمر داري از همه جا ديده مي شود
چيزي شبيه ظرف ترك خورده ي بلور
بي حرمتي به اصل كلام خدا شده است
ديگر چه فرق مي كند انجيل يا زبور
همسايه هم به جان شما سوء قصد داشت
اصلا چه شد كه اين همه رفتم به راه دور
تو نيستي و خاطره هاي جوانيت
را در زمان پيري خود مي كنم مرور
- سه شنبه
- 27
- فروردین
- 1392
- ساعت
- 5:31
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه