امان بده،نده معجر به دست غیرت باد
چرا که صبر خدا را به باد خواهی داد
هبوط قطره ی اشکت مدینه را لرزاند
هزار رعشه به ارکان آسمان افتاد
بیا دوباره بزرگی کن و صبوری کن
بیا و رحم کن آخر به این خراب آباد
دل شکسته ی خود را نزن الهه ی عشق
به آب های خروشان هر چه باداباد
به جان محسن مان سوی خانه ات برگرد
سفارشات نبی را نبر دمی از یاد
ببین که مرد و زن شهر پنبه در گوش اند
در این مدینه به جایی نمی رسد فریاد!
- سه شنبه
- 27
- فروردین
- 1392
- ساعت
- 6:5
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه