بعد از نبي با دردهايت خو گرفتي
با گريه هايت از علي نيرو گرفتي
خورشيد تابان علي اين چند روزه
آخر چرا از همسر خود رو گرفتي؟
اي نوح هجده ساله ام،اعجاز كردي
وقتي كه دست خويش بر پهلو گرفتي
رفتي فدك را پس بگيري،واي امّا
سيلي به جاي آن سند از او گرفتي
دائم ميان خانه مشغول ركوعي!
از بس كه دست خويش بر زانو گرفتي
هر شب براي اينكه زخمت را نبينم
پوشيه ات را حائل ابرو گرفتي!
از ضربه هاي بي امان تازيانه
زخم عميقي گوشه ي بازو گرفتي
- سه شنبه
- 27
- فروردین
- 1392
- ساعت
- 16:55
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه