کسی ندیده به عمرش غمی که من دارم
ز ذاغ غم به خدا شوق پر زدن دارم
زمانه بر دل هر کس غمی نهاده ولی
کسی ندیده به عمرش غمی که من دارم
گذشته مدتی از ماجرای کوچه ولی
هنوز هم به خدا درد در بدن دارم
اگر نبود حسن بین کوچه می مردم
هزار شکر به همراه خود حسن دارم
در این مدینه که مردان همیشه نامردند
غریب شهرم و اما ابوالحسن دارم
برای حفظ ولایت برای جان علی
هزار لاله قرمز به پیرهن دارم
کنار بستر من ، تو شبیه پروانه
منم به بستر خود میل سوختن دارم
- چهارشنبه
- 28
- فروردین
- 1392
- ساعت
- 7:41
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه