وقتی که نام فاطمه روی لب من است نادعلی علیست که تاب وتب من است
باید برای فاطمیِّه زیر ورو شوم چون مدّعی شدم که علی مذهب من است
برروی ضربه های دلم کارکرده ام زهرا صدای هرتپش و مطلب من است
شایسته نیستم ولی از لطف فاطمه یافاطمه مدد دم روز و شب من است
زهرائیَّم به مرحمت شیر مادرم روضه تمام دَبدبه و کَب کبِ من است
دارم یقین که عاشق و معشوق حیدرم برهانم اشک و ناله ی یازینب من است
عجِّل علی ظهورکَ یابن الحسن بیا اینجا که نام مادرتو برلب من است
- چهارشنبه
- 28
- فروردین
- 1392
- ساعت
- 12:26
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه