آخرین نفسهایم ذکریاعلی مولا می روم ولی فکرم پیش حیدرتنها
نیمه جان زدم شانه موی کودکانم را سوختم ولی پختم نان برای این گلها
شب که شدبده غسلم یاعلی حلالم کن کنده میشودخونِ لَخته سخت ازاعضاء
مخفیّانه وآرام روی شانه از خانه جسم یاس نیلیُّ و پرپرت ببر مولا
یک نفرنباشد ازدشمنان نامردت قبرفاطمه پنهان ظاهراً بماند تا
روز وعده احمد روزجمعه موعود ساعتی که بر کعبه تکیه میزندآقا
وعده تووزهرا لحظه تقاص یاس درمدینه باشورِ یاعلی ولیُّ الله
- چهارشنبه
- 28
- فروردین
- 1392
- ساعت
- 12:37
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه