زبانحال بشیر
ای یار حبل متین ، امّ بنین ، غمی به جان دارم
آوردم بر تو خبر ، خون جگر ، به دیدگان دارم
گویم این را زار و حزین ، تسلیت ای امّ بنین
با دو چشم غرق به خون ، شد ابالفضل نقش زمین
به علقمه یاست ، ز کینه پرپر شد
دو دست عباست ، جدا ز پیکر شد
گفتا با شور و نوا ، ادرک اخا یا حسین
شرمنده ام به خدا ، ادرک اخا یا حسین
ببین که مشکم پاره شده ، برادرت بیچاره شده
ز غصه بیتاب است
شراره دارد جان و دلم ، ز روی شش ماهه خجلم
که تشنه ی آب است
********
پاسخ حضرت ام البنین (س)
من هستم مادر او ، یاور او ، به مکتب ایمان
اولاد من همه ی ، هستیشان ، فدایی قرآن
شاکرم که گل پسرم ، آن به عالم نور دو عین
در مقام نوکری اش ، شد بلا گردان حسین
حسین بُوَد کعبه ، همه به سوی او
صد همچو عباسم ، غلام کوی او
تشنه لب غرقه به خون ، نور دلم شد شهید
نزد زهرا شده ام ، تا به ابد رو سپید
چرا برایش گریه کنم ، به روضه هایش گریه کنم
که شد فدای دوست
ز ضرب تیغ و تیر و سُنین ، به راه سرخ عشق حسین
فدا شدن نیکوست
********
شاعر: امیر عباسی
منبع : حسینیه نوحه
- چهارشنبه
- 4
- اردیبهشت
- 1392
- ساعت
- 7:39
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
ارسال دیدگاه