چهار آینه آورده روبروی خودش
چهار قبر کشیده است چهار سوی خودش
چهار آینه اما مکعّب و خاکی
برای روح پر از حجم و تو به توی خودش
نشسته است دوباره به هم بیامیزد
گلاب قمصر لاهوت را به بوی خودش
ز هوش می رود آخر عبادتش دارد
مقدمات خودش شیوه ی وضوی خودش
اگر چه قبله شده در نماز گریه ولی
نماز کعبه ادا میشود به سوی خودش
چنان نسیم که در باغ می رود از خویش
کسی نبود بیاید به جستجوی خودش
زبان گرفته و با خویش شعر میخواند
شبیه ناله ی برکه برای قوی خودش
کنار مثنوی اش قطعه ی مُخَدَّره ای ست
که آمده است سر تربت عموی خودش
حجت الاسلام رضا جعفری
- چهارشنبه
- 4
- اردیبهشت
- 1392
- ساعت
- 12:48
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه