آفتابِ بیزوالی میبرند
ماه کامل را هلالی میبرند
نوبهارِ خسته و خشکیده از
هجمههای خشکسالی میبرند
چند مرد آشنا بر دوش خود
گوییا تابوت خالی میبرند
آسمانیها شبانه بیصدا
عرش را از این حوالی میبرند
زیرِ بارانِ صفتهای جلال
ابریِ وصف جمالی میبرند
از مکان، شأن وجود و از زمان
روز و هفته ماه و سالی میبرند
بیّنات روشن تاریخ را
تا ابد مثل سؤالی میبرند
شاعر:احسان محمود پور
- پنج شنبه
- 5
- اردیبهشت
- 1392
- ساعت
- 6:23
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه