• دوشنبه 24 اردیبهشت 03


شعر ولادت حضرت زهرا(س)(دارم ازشوق حالتی دیگر)

1770
2

دارم ازشوق حالتی دیگر
با دل خویش خلوتی دیگر
خلوتی چلچراغ آن ازاشک
لاله ها بسته باغبان از اشک
اشک من آبروی زندگیم
اشک من ترجمان بندگیم
نور این زندگیست ایمانم
داغ این بندگیست برجانم
جانم افروخته زآتش عشق
هستیم سوخته زآتش عشق
عشق من افتخارمن زهراست
همه داروندارمن زهراست
مدح زهرا نمازعشق من است
روح رازونیازعشق من است
گرچه بسیارمیشود بهتر
هرچه تکرارمیشودبهتر
روزوشب هرکسی که دین دارد
پنج نوبت نمازبگذارد
دررحمت مباد بسته شود
کی کسی ازنماز خسته شود
کیست زهرا خدای کشوردل
زفروغش ظهورداور دل
کیست زهرا حقیقت ایمان
کیست زهرا تمامی قرآن
کیست زهرا خدای میداند
که به یک جمله کوثرش خواند
همه جایاد کوثراست امشب
شب میلادکوثراست امشب
شب میلادنوح طوفانهاست
شب میلاد جان جانانهاست
شب میلاد جان پیغمبر
مرکز خاندان پیغمبر
شب میلاد بهترین زنها
نسل او اصل آفریدنها
شب میلاد نور یزدان است
شب میلاد روح قرآن است
برتراز دست فهم دامن اوست
دیده هارانه تاب دیدن اوست
بودی ارچند مدتی باخلق
ازخداآمدی فروتاخلق
زهره ای ماورای انجم بود
آن زهرا که بین مردم بود
آن نه زهراکه تازیانه زدند
گه به کوچه گهی به خانه زدند
ازخدابودودرنهایت صبر
هم چو خورشید کاملا درابر
جلوه ای کردوزود پنهان شد
رفت و بر اصل خویش مهمان شد
تا جهان بود و هست وخواهد بود
نی نیاید دگر چو او به وجود
غیر آنان که مظهر ذاتند
در شناسائیش همه ماتند
مهبط وحی آشیانه اوست
کعبه اهل بیت خانه اوست
بردر اهل بیت پیغمبر
هر کجا حلقه کوفتم بردر
دیدم آنجا امید دلها بود
سر درش نقش نام زهرا بود
مصطفی آفتاب خانه او
صبح وشب به باب خانه او
با نشاط تمام می آمد
با نثار سلام می آمد
ازبرش چونکه با دعا میرفت
وقت رفتن به قهقهرا میرفت
قهرمانان صحنه تاریخ
که درخشند چون مه ومریخ
نوگل بوستان فاطمه اند
همه از خاندان فاطمه اند
دست او بوسه گاه ختم رسل
محو رویش نگاه ختم رسل
سینه او بهشت پیغمبر
خلقتش سرنوشت پیغمبر
راز قرب است بین خلق وخدا
ذکر تسبیح حضرت زهرا
حرمت عصمت خدادادش
همسری چون علی خدادادش
عقد مهرش به جسم وجان بستند
عقداورا درآسمان بستند
زرهی بس صداق نقدش بود
خود خدا خطبه خوان عقدش بود
مهر او کوثر وفرات بود
صاحب کشتی نجات بود
چشمه آفتاب فاطمه بود
کعبه در حجاب فاطمه بود
کعبه ای قبله گاه اهل حرم
در حریمش فرشته نامحرم
کعبه عشق وقبله باور
چار رکنش دو دختر ودو پسر
حسنش رکن مستجار بود
که از او صلح پایدار بود
هم چنان کعبه باقی است حسین
مثل رکن عراقی است حسین
زینبش رکن محکم شامی است
که ازاو صبر رانکو نامی است
یمنی رکن آن همه تقواست
ام کلثوم زینب صغراست
محسنش چیست ؟در منثورش
مهدیش کیست ؟سر مستورش
در آن کعبه چیست غیر علی
صاحب خانه نیست غیر علی
فضه اش هم چو ناودان طلا
بوته عشق را بسان طلا
مروه اش خانه وصفا مسجد
موقع سعی خانه تا مسجد
شاهد حال او خدایش بود
یاعلی یاعلی ندایش بود

ای خداراجمال یا زهرا

مظهر ذوالجلال یازهرا
هستی از هر جهت به بابا وصل
رونوشت مطابقی بااصل
شدزنورت کمی نصیب بهشت
خود بهشتی همه نه سیب بهشت
هرچه مدح تو گفته اند احباب
هست نقشی زخط جلد کتاب
دستت ای خاک پات بردیده
ازدوجا غرق بوسه گردیده
کف دستت زدسته دستاس
پشت دست از رسول خیرالناس
دست سلمان رهین آن دستاس
خدمتت را فرشتگان در پاس
گندم آسیای تو پروین
خورش سفره تو نان جوین
ایکه نورت زربی الاعلی است
روز محشر که روز واویلاست
عفو پا بست توست یازهرا
کار در دست توست یازهرا
اندر آن گیرودار مادر جان
دارم این انتظار مادر جان
از کسانی که دست برگیری
دست من را تو زودتر گیری
این من واین کلام نا هنجار
این تو وآن عنایت بسیار
فاطمه ای خدای رامحرم
از موید مپوش چشم کرم
سیدرضاموئد

  • شنبه
  • 7
  • اردیبهشت
  • 1392
  • ساعت
  • 13:31
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران