ام الحســن، ام الحسیــن، ام النبــی
ام الزینب یازهــرا
{آسمان خورشیدرابگرفته ودف میزند
هرفرشته برقدوم فاطمه کف میزند}
میخونند فرشته های آسمون
اومده مادر پیغمبرمون
بوی بارونُ میده چشای آسمونیها
که فرشته ها میگن اومده مادر ولا
ازدلم تا حرم خاکی تو پل میزنم
به سر دومن تو دست توسل میزنم
ام الحســن، ام الحسیــن، ام النبــی
ام الزینب یازهــرا
این همون داروندار علیه
بخدا که ذوالفقار علیه
منجلی درنظر نبی شده حی جلی
شده لالایی زهرا همه ذکر یا علی
رشته جان نبی رشته روبند توشد
همه دارایی حیدر گل لبخند توشد
ام الحســن، ام الحسیــن، ام النبــی
ام الزینب یازهــرا
دل من غبار درب خونته
اگه قابل بدونی دیوونته
دلی که به رشته ی چادرتو اسیر میشه
از همه دلخوشیها به غیر زهرا سیر میشه
دل دیوونه ی من تو سایه ی پناه توست
اگه من حسینی ام همش واسه نگاه توست
ام الحســن، ام الحسیــن، ام النبــی
ام الزینب یازهــرا
- شنبه
- 7
- اردیبهشت
- 1392
- ساعت
- 14:18
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه