از هجر تو ای بابا می سوزم و می سازم
بی تو چه کنم تنها می سوزم و می سازم
شد صورت من نیلی از ضربت آن سیلی
از جور و جفا بابا می سوزم و می سازم
آتش زده بیگانه بابا به در خانه
من با ستم اعدا می سوزم و می سازم
نالم زغم پهلو گه از رخ و گه بازو
سیرم دگر از دنیا می سوزم و می سازم
طالع
- شنبه
- 7
- اردیبهشت
- 1392
- ساعت
- 14:42
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه