دیگر به آسمان علی قرص ماه نیست
گرمای زندگانی من غیر آه نیست
از بس که اشک،کرده به چشم من آشیان
دیگر برای خواب در این دیده راه نیست
از آن شبی که گشت نهان ماه محفلم
شب هم مثل روز سیاهم سیاه نیست
او یک تن و برای علی یک سپاه بود
ماندم میان دشمن و من را سپاه نیست
از طرز راه رفتن او گشت باورم
گویی به چشم فاطمه نور نگاه نیست
تا لحظه ای که داشت نفس،گفت یا علی
جز یا علی امید علی را گناه نیست
شاعر:سید محسن حشینی
- شنبه
- 7
- اردیبهشت
- 1392
- ساعت
- 15:42
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه