• جمعه 2 آذر 03


غزل شهادت امام هادی(ع)(دست اگر بست،دگر جان به خطر می افتد)

2817
1

دست اگر بست،دگر جان به خطر می افتد
بال پروانه اگر بست،دگر می افتد
نام او باز “علی” بود و حکایت این است
دست و پا بسته شد و بین گذر می افتد
حالتش سخت عجیب است،چه یادش افتاد؟
تا به مجلس ببرندش چقَدَر می افتد
تا که او میشنود:”تند برو...تند برو
....حرکت کن...”به دوتا دیده ی تر می افتد
حتم دارم که اگر بگذرد از این بازار
یاد یک حادثه ی تلخ دگر می افتد
ناگهان هلهله شد...سنگ پس از سنگ آمد
همه دیدند که سر از پی سر می افتد...

  • شنبه
  • 14
  • اردیبهشت
  • 1392
  • ساعت
  • 15:46
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران