• سه شنبه 15 آبان 03

 محمد فردوسی

شعر شهادت امام هادی(ع) -(آقای سامرا که سلامم به محضرش)

3240

 آقای سامرا که سلامم به محضرش
آتش زبانه می کشد از دیده ی ترش
یک عدّه نانجیب که توهین نموده اند
بر ساحت مقدّس و نام مطهّرش
...آزار داده اند دل اهل بیت را
طوری که آه می چکد از قلب مادرش
در گوشه ای نشسته فقط گریه می کند
 یعنی که نیست جز غم و اندوه، یاورش
از معجزات زهر بُوَد این که دم به دم
خونابه می چکد ز نفس های آخرش
پای پیاده ... نیمه ی شب ... کوچه ... آه آه
با این حساب خورده زمین جسم لاغرش
او را اگر چه نیمه شب از خانه برده اند
امّا دگر خمیده نشد قدّ همسرش
تا این که دید در وسط بزم عیش و نوش
جام شراب چیده شده در برابرش
در ذهن خویش خاطره ای را عبور داد
افتاد یاد لعل لب جدّ اطهرش
بزم شراب ... تشت طلا ... چوب خیزران
می زد یزید بر لب او پیش دخترش
نزدیک بود تا که کنیز کسی شود
رنگش پرید و زد گره ای زیر معجرش

شاعر : محمد فردوسی

  • شنبه
  • 14
  • اردیبهشت
  • 1392
  • ساعت
  • 16:12
  • نوشته شده توسط
  • یحیی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران