پادشاه عالم و خلوت گزیدن ساده نیست
از زن و فرزند و یکجا دل بریدن ساده نیست
در میان دود و آتش إزدهام و همهمه
پا برهنه روی خاک و خل دویدن ساده نیست
در دوعالم یک جوان باشد امید تو و بعد
بر سر نعش جوان خود رسیدن ساده نیست
کودکی باشی میان مردمان جنگ جو
بی هوا از هر طرف سیلی چشیدن ساده نیست
در میان قتلگه هل ناصری خوانی و بعد
جز سنان و نیزه و تیری ندیدن ساده نیست
هر چه کردم تا بگنجد باورم اما نشد
بر سر نیزه سر شش ماهه دیدن ساده نیست
دیدن این واقعه جای خودش بر شیعیان
روضه ای زان واقعه حتّی شنیدن ساده نیست
- دوشنبه
- 16
- اردیبهشت
- 1392
- ساعت
- 15:13
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه