قسمتم نیست بال و پر بدهند
به من از آن طرف خبر بدهند
جگرم را وسط گذاشته ام
به همه گفته ام نظر بدهند
به خدا گریه میکنی تا صبح
شرح حال مرا اگر بدهند
من از این در نمیروم هرچند
جای این در هزار در بدهند
چند تا مثل من خبر داری؟؟؟
پای تو حاضرند سر بدهند
دردسر مایه ی کمالات است
نذر کردیم دردسر بدهند
ای امیر نجف به نفعت نیست
عاشقانت اگر ضرر بدهند
درد و دل کردن تو را اغلب
به گدایانِ خون جگر بدهند
خاک پای تو قیمتش عرش است
پس نباید به جاش زر بدهند
چه کسی دیده هفت عالم را
همه اش را به یک نفر بدهند
***
آفریده شدم برای علی
تا بیفتم به دست و پای علی
اینکه ما از چه آفریده شدیم
علتش هست خاک پای علی
جان سائل چه ارزشی دارد
جان پیغمبران فدای علی
صد هزار آفتاب میریزد
با تکان خوردن عبای علی
هم علی میشود علی خدا
هم خدا میشود خدای علی
هم صدای علی صدای خدا
هم صدای خدا صدای علی
هم نشسته علی به جای خدا
هم نشسته خدا به جای علی
عرش را شرع را شریعت را
همه را آفریده «ب»ای علی
ذکر بالا سرش حسین بُوَد
پس نجف هست کربلای علی
انا مشتاق به جوار نجف
انا محتاج به دعای علی
بچه های بزرگ و كوچكمان
همه قربان بچه های علی
دست مولا و چادر بی بی
دست ما و نخ عبای علی
چه مقامیست که هزاران بار
میشود فاطمه فدای علی
(علي اكبر لطيفيان)
- دوشنبه
- 16
- اردیبهشت
- 1392
- ساعت
- 16:31
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
علی اکبر لطیفیان
ارسال دیدگاه