• سه شنبه 4 دی 03


نغمه ی ازلی

2441
3

 

یکی به روز ازل نغمه ای خدایی زد

بدان دو لعل گرامش عجب ندایی زد

 

چو این دل سیهم دست رحمتش را دید

ز مهر و از کرمش بر سرش گدایی زد

 

از این دیار فسونی چه شکوه ها دارم

که بین لیلی و مجنون چرا جدایی زد

 

دلم به غمزه ای از او بشد پریشان حال

ولی امید رخش خود چه شانه هایی زد

 

دلم گرفت و به خود پیشه ی خموشی کرد

نوای دلبرت ای دل به دل صفایی زد

 

هر آنچه داری ((امین)) چون گلی به پایش ریز

 که خالقش به سرش تاج پادشاهی زد

 

 

شاعر : امین مقامی

  • یکشنبه
  • 15
  • اسفند
  • 1389
  • ساعت
  • 12:1
  • نوشته شده توسط
  • امین مقامی

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران