آمدی تا که عشق ما بشوی
ثمر کار انبیا بشوی
در زمان قنوت های دلم
پاسخ ذکر ربّنا بشوی
آمدی تا به عرصه ی بخشش
در صف بندگی خدا بشوی
کربلا مشهد است و آمده ای
تا علی اکبر رضا بشوی
نقل کردند این حکایت تو
برکت بارد از ولادت تو
آمدی استعاره ها گم شد
ای نهادم! گزاره ها گم شد
داستان های حاتم طایی
وسط برگه پاره ها گم شد
با حضورت قدی علم کردی
زیر پایت مناره ها گم شد
جلوه ای کرده ای به نیمه ی شب
ماه بین ستاره ها گم شد
آمدی مثل سوره ی کوثر
سندم آیه ی هو الابتر
درک عشق تو درک اسرار است
روی تو روی نور الانوار است
دست رد روی سینه ای نزدی
حرف من نیست، عین آمار است
گر مرا پیش تو عقیقه کنند
باز هم چشم تو طلبکار است
بارها حاجت مرا دادی
این برای هزارمین بار است
باز هم چون همیشه پر دردم
عشقتان را فقط طلب کردم
بین آیات، والضحی عشق است
نهمین رؤیت خدا عشق است
دل بیمار و حضرت آقا
مردن و بودن و شفا؛ عشق است
بین این قبله های بی همتا
کاظمین، مشهدالرضا عشق است
از برای زیارت سلطان
در باب الجواد را عشق است
چیست خورشید؟ انعکاس شما
چیست قرآن؟ اقتباس شما
شاعر این حضورتان شده ام
قالی زیر پایتان شده ام
نذر تو کرده آن قدر مادر
تا زمانی که من جوان شده ام
جشن امسالتان چه رویایی است
چون که هم سن و سالتان شده ام
چون که در کودکی شدی رهبر
مؤمن صاحب الزمان شده ام
ای که هستی جواد مادر زاد
جشن میلاد تو مبارک باد
شاعر:رضا تاجیک
- یکشنبه
- 22
- اردیبهشت
- 1392
- ساعت
- 13:18
- نوشته شده توسط
- یحیی
- شاعر:
-
رضا تاجیک
ارسال دیدگاه