بر آن شديم باز كه دلبر بياوريم
در آسمان، ستاره ی ديگر بياوريم
بايد دوباره نخل ولا را ثمر دهيم
يعني به باغ عشق صنوبر بياوريم
خورشيد روي ديگري از نسل ياسها
مهتابي از تبار بيمبر بياوريم
اي جبرئيل مژده بده بر رضايمان
بايد براي پر زدنش پر بياوريم
تا چشمهاي ابتريان كورتر شود
بايد دوباره سوره كوثر بياوريم
اين طفل باب رحمت و باب مراد ماست
از اهل بيت ماست همانا جواد ماست
دستان ابرها سبد گاهواره اش
پر ميكشند حور و ملك با اشاره اش
دنيا ترانه خوان قدومش غزل غزل
جنت قصيده ايست ز يك استعاره اش
از عرش تا زمين همه صف بسته منتظر
دل بيقرار مانده به شوق نظاره اش
در لابلاي بال سپيد فرشتگان
خورشيد ديگريست رخ ماهپاره اش
غرق ستاره ميكند آغوش عشق را
وقتي رسيده با قدم پر ستاره اش
با خنده اش گل از گل بابا شكفته است
بر روي دست مادرش آرام خفته است
وقتي كه آمدي تو،باران نزول كرد
از فرط شوق بر تنمان جان نزول كرد
جبريل بهر تهنيت از نزد كردگار
همراه خيل حوري و قلمان نزول كرد
گويا دوباره مثل تمام كريمها
كاملترين كرامت انسان نزول كرد
در ليله هاي قدر خدا دفعه نهم
قرآن دوباره بر روي قرآن نزول كرد
اي يوسف رضا كه به بازار حسن تو
نرخ فروش يوسف كنعان نزول كرد
اي آسمان جود بباران كرامتت
در خرمن وجود بباران كرامتت
تو كوثر آمدي و ز كوثر چكيده اي
در ظلمت هميشه ی دنيا سپيده اي
تو اولين ولي خدايي كه اينچنين
در سن كودكي به امامت رسيده اي
مأمون و پور اكثم ، نزد تو عاجزند
با تيغ علم گردنشان را بريده اي
تو آن نسيم سبز در اوج طراوتي
كه در كوير مرده دلها وزيده اي
ما در مسير پرتو باب المراديت
تو در جوار جد خودت آرميده اي
مرده است هر كسي نرود زير دين تو
جانهاي ما فداي تو و كاظمين تو
پروردگارمان كه تورا آفريده است
ما را اسير دست شما آفريده است
قبل از ازل كه وصله جود شما شديم
مارا به خاطر تو گدا آفريده است
يعني به جز شما به كسي رو نميزنيم
وقتي جواد ابن رضا آفريده است
يعني تويي كه نقطه عطف كرامتي
خالق براي جود خدا آفريده است
با هديه اش براي امام رئوفمان
بابي براي حاجت ما آفريده است
با نام تو هر آينه دلشاد ميشود
هر كس دخيل بنجره فولاد ميشود
محمد بیابانی
- یکشنبه
- 22
- اردیبهشت
- 1392
- ساعت
- 14:4
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه