چه كنم؟ تقدیم به دل خونین زینب س
پس از تو اي سحر من، سپيده را چه كنم؟
اگر كه بر تو نگريم دو ديده را چه كنم؟
اگر سپيدي مو را به خون خضاب كنم
دل شكسته و قد خميده را چه كنم؟
به روي مركب عريان اگر سوار شوم
حسين (ع)! اين گل در خون تپيده را چه كنم؟
وگر كه جان بسپارم كنار پيكر ماه
ستارگان به خون آرميده را چه كنم؟
اگر به خون دل خستهاش نيارايم
سرشك تازه به دامان چكيده را چه كنم؟
وگر به آهِ فغانپرورش بدل نكنم
بگو كه هستيِ بر لب رسيده را چه كنم؟
براي من غزلي چشم خونفشان كافيست
چرا قصيده بگويم؟ قصيده را چه كنم
- دوشنبه
- 23
- اردیبهشت
- 1392
- ساعت
- 14:49
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه