• دوشنبه 3 دی 03


شعر ترجیع‌بند ولادت امام جواد(ع)-از شرف پا در اين سرا بنهاد

3372
2

حجّت دین حق امام جواد
از شرف پا در این سرا بنهاد
چشم ما از جمال او روشن
مقدمش بر همه مبارک باد
گوهر بحر عشق و جود آمد
خوش بشارت به عاشقانش داد
شام هجران دگر به پایان شد
پرده از چهرة سحر افتاد
روز عیش و نشاط و سرمستی است
عید مسعود آمد و میلاد
نوگُل گُلشن رضا آمد
مرحبا دامنی که شادی زاد
هر دلی کز الم پریشان بود
شد ز مهرش ز بند غم آزاد
شک ندارم ولای او گردد
یار و یاور مرا به روز معاد
عالم از نور روی او روشن
قلب ما شیعیان ز عیدش شاد
شاد و خرم سرای بُستان شد
گشته رقصان صنوبر و شمشاد
این شنیدم که مرغ خوشخوانی
این چنین نغمه زد پی ارشاد
کآمد ای عاشقان زمان طرب
خیز و شادی نما به ماه رجب
مه سر آورده از گریبانش
جان فدای جمال تابانش

شام هجران به وصل او شد روز
دیده روشن ز روی رخشانش
عندلیبان به نغمه زین مولود
غنچه خندان ز لعل خندانش
شهره گردیده در همه آفاق
دست جود و سخا و احسانش
قبلة اهل معرفت خوانند
شمع بزم جهانِ عرفانش
جبرئیل امین و جنّ و بشر
چون غلامان کمینه دربانش
در سپهر ولا نهم اختر
نُه فلک گوشه ای ز ایوانش
گردش چرخ و ثابت و سیّار
جُمله در تحت امر و فرمانش
نور روی محمّد بن علی
طلعتی از فروغ سبحانش
گرچه مدفون به کاظمین است او
شد ضریحش دل محبانش
این ندا می رسد کنون بر گوش
هر زمان از شه خراسانش
کآمد ای عاشقان زمان طرب
خیز و شادی نما به ماه رجب

گُل به گلزار احمدی شد باز
غنچه با بلبل سخن دمساز
لاله در دامن چمن روئید
چشم نرگس ز خواب خوش شد باز
سر برآورده آفتاب وجود
تا ز پرده برون کند هر راز
در تلاطم محیط حق آمد
فیض رحمت دوباره شد آغاز
روز عید آمد و زمان طرب
روز جشن امیر ملک حجاز
نور چشم رضا جواد است این
که قدم زد به ماسوا با ناز
گوهر بحر جود و احسانست
که جهان را به اوست دست نیاز
روح تقوا و طاعت و زهدست
اسوة عدل و داد و عشق و نماز
پایة دین ز عزم او محکم
کرد در  بحث  و درس و علم اعجاز
مرحبا مرحبا بر این نوزاد
آفرین بر چنین دُر ممتاز
محو حُسن جمال او بودم
که به گوشم بیامد این آواز
کآمد ای عاشقان زمان طرب
خیز و شادی نما به ماه رجب

ساقیا خیز و جام می آور
ده به مستان حق پرست یک  سر
خیزو پرکن زعشق و سرمستی
ساغر ما ز خُمّ آن دلبر
باده چون آذرست و زین باده
خیز و بر جان ما بزن آذر
روز وصل و طرب فراز آمد
بر کف عاشقان بود ساغر
سر ز ایوان دین برآورده
در سپهر ولا نهم اختر
نه خجل زین ستارة توحید
منفعل از رُخش خور خاور
شاد و خرّم دوباره کون و مکان
شد ز یمن قدوم آن سرور
شد عجین مهر او به آب و گلم
آری آری بسان شهد و شکر
وارث احمد و علیّ و بتول
که  حسین  است و هم حسن مظهر
مس دل کن طلا ز اکسیرش
مهر او شد ز کیمیا برتر
خستگان را رسیده است عنقا
این بشارت ز حضرت داور
کآمد ای عاشقان زمان طرب
خیز و شادی نما به ماه رجب

شاعر: عباس عنقا

  • پنج شنبه
  • 26
  • اردیبهشت
  • 1392
  • ساعت
  • 13:57
  • نوشته شده توسط
  • سید محسن احمدزاده صفار

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران