زینب نگار حجلگی حرمت حجاب
شرح حیا و معنی شرم، آیت حجاب
هر شاهدی مزین اگر از حجاب شد
افزود او ز عفت خود زینت حجاب
زان ظلمت شبانه و بنشاندن چراغ
میخواست ابر ماه كند ظلمت حجاب
قومی كه خواست پرده اسلام بردرد
لرزید از مشاهدهی صولت حجاب
زینب به كوفه پرده به رخسار اگر نداشت
دلها نبود دستخوش هیبت حجاب
گفتند مرتضاست كه گوید سخن بلی
این آیتی نبود مگر آیت حجاب
چون صورتش ندیده صدایش شنیده شد
زینب علی خیال شد از دولت حجاب
اسلام بیحجاب ندارد قبول زن
حاكی است از حجاب درون صورت حجاب
هست از حجاب قیمت زن در همه فعال
هرگز مگو كه هست ز زن قیمت حجاب
تقوی و پرده هیچ جداییپذیر نیست
تقوی چو نیست هیچ نه خاصیت حجاب
اسلام كشتی است و بود لنگرش حجاب
گر آن نه، این یكی همه باشد در اضطراب
شاعر:محمد عابد تبریزی
- پنج شنبه
- 26
- اردیبهشت
- 1392
- ساعت
- 15:50
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه