ز پشت پاره هاي ابرا تو آسمونا يه ماه بي قرينه يکباره ميشه پيدا
دَراي آسمونا واشد به روي دنيا عکس خدا شده باز به خاکيان هويدا
مولا به خنده ميده يه شاخه گل به زهرا دوباره شهر بطحا گرفته بوي زهرا
دلدار دل من سيدي اي شمس نهمين
دور سر تو گرديده اند آسمون و زمين
*******
زبس عزيزه اين طفل شبيه اون تا حالام تولدي نداريم پر برکت تو اسلام
سرود يا محمد دوباره رو لب افتاد خدا به اهل بيتش کوثر ديگه اي داد
خدا براي خلقت سنگ تموم گذاشته يه سرو شاخ شمشاد تو باغ طاها کاشته
دلدار دل من سيدي اي شمس نهمين
دور سر تو گرديده اند آسمون و زمين
*******
تو آسمون رحمت اسمش چه مي درخشه تو دست شيعيانش بخوان نخوان مي بخشه
ايشاالله که به خيره قدوم نورسيده آوازه ي جمالش توآسمون پيچيده
هستي من به باده توقعم زياده همه دار وندارم نذر امام جواده
سرمست ديده ي تو شدم شهزاده ي رضا
گويا که نظر افکنده ام در ديده ي خدا
دلدار دل من سيدي اي شمس نهمين
دور سر تو گرديده اند آسمون و زمين
شاعر: رضا تاجيک
- شنبه
- 28
- اردیبهشت
- 1392
- ساعت
- 14:22
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه