بازاين دل بي قراري ميكند
عاشقانه مي گساري ميكند
مي گساري ميكنم با نام تو
ميدهم بر دست ياران جام تو
ذكر نامت باده نوشي من است
باعث اين مي فروشي من است
نام تو اندر دلم گل كرده است
شور بسياري به دل آورده است
اي كه هستي در سراي كردگار
در ميان هر دو عالم سفره دار
سفره نان تو رزق ما بود
روزي ما يا تو مولا بود
اي سبيل الله راه كوي تو
كي رسد بر اين مشامم بوي تو
اي كه در ميدان تو را همتا نبود
اي كه دشمن هم تو را گويد درود
مصطفي بانام تومعراج رفت
باده زد از جام تو معراج رفت
روي هربرگي نوشته نام تو
هر كسي مست است مست جام تو
باد باشد مركب عشاق تو
نور باشد گوهر آفاق تو
كوه بايادتومانده درقيام
دست برسينه نمايداحترام
ابررحمت قطره اي ازاشك توست
هرچه ميباردنمي ازمشك توست
چشم تودرياي عشق فاطمه
روي توسيماي عشق فاطمه
يا اب السادات اي يعسوب الدين
ازتوبرپاگشته است اصلوب دين
بردخول بيت حق مدخل بوئي
هركجا خيري بوداول توئي
اولين سرخفي كردگار
اولين نورجلي آشكار
اولين سرمايه احمدتوئي
درحقيقت پايه احمدتوئي
اولين شمشيردارمصطفي
اولين رزمنده راه خدا
اولين مسجودبعدحق توئي
جانشين كبريا مطلق توئي
اولين معشوق عاشق پيشه اي
اولين نخل هدي راريشه اي
اولين مجنون ليلاي خدا
اولين ساقي صهباي خدا
اولين مولودكعبه ياعلي
آخرين مولودكعبه ياعلي
اولين قاري قرآن ياعلي
اولين مخلوق يزدان ياعلي
اولين صوت الهي صوت توست
بامحمدبوده اي نورنخست
اولين مظلوم عالم ياعلي
اولين سرچشمه غم ياعلي
اولين رءس شكسته رءس توست
شدبه خون توبناي دين درست
اولين مردي كه دستت بسته اند
با شگردي پشت توبشكسته اند
اولين مردي كه شدخانه نشين
بعداينكه خوردزهرابرزمين
اي تداوم بخش صبرفاطمه
اولين زائربه قبرفاطمه
يك دل غرق به خونت كرده اند
بعدزهرابي ستونت كرده اند
اي وضوي توزاشك فاطمه
آبروي توزاشك فاطمه
اي گرفتارولايت مصطفي
ازازل شدمبتلايت مصطفي
اسم توباشدصفاي اسم او
شدلباس توكفن برجسم او
دوست دارم بهرمن گريان شوي
باعث آمرزش وغفران شوي
ياعلي امشب تسلايم بجو
خودبه گوشم ذكرياحيدربگو
تاشوم لايق ملاقات تورا
بشنوم صوت مناجات تورا