بی تو ای فاطمه تنهایم وهم صحبت چاهم
توبه خاک اندرومن خانه نشین سر راهم
بی تو زهرا همه دردم همه سوزم همه آهم
تو نگه بستی و رفتی مرا ترک نمودی
تو نکردی نگهی هیچ به اندوه و نگاهم
ای شریک غم جانکاه من ای محرم رازم
بی تو ای فاطمه تنهایم وهم صحبت چاهم
شهرما کوچه ما خانه ما گشته غم آلود
من غریب وطن خویشم وبی پشت و پناهم
هرکه را داده سلامی و جوابی نشنیدم
آشنایان همه بیگانه چندیست گواهم
جز علی سید مظلوم بگو کیست کجا هست
به چه جرمی شده ام خانه نشین چیست گناهم
- چهارشنبه
- 17
- فروردین
- 1390
- ساعت
- 15:42
- نوشته شده توسط
- مهدی نعمت نژاد
ارسال دیدگاه