در غبار غم جمال كربلا دارد بقيع
در جهان، هم شأن و همتايى، كجا دارد بقيع
چون كه يك جا، چار محبوب خدا دارد بقيع
نور چشمان رسول و، پور دلبند بتول
صادق و سجّاد و باقر، مجتبى دارد بقيع
خلق شد عالم ز يُمنِ خلقت آل عبا
يك تن از آن پنج تن آل عبا دارد بقيع
همدم دلدادگان و محرم محراب راز
هست زين العابدين، بنگر چه ها دارد بقيع
حاصل آيات قرآن، باقر علم رسول
وارث فضل و كمال انبيا دارد بقيع
صادق آل محمّد، ناشر احكام حق
دين و دانش را، رئيس و پيشوا دارد بقيع
در نظر آيد، زمين بر چرخ سنگينى كند
بس كه خاكش گوهر سنگين بها دارد بقيع
گرچه تاريك است و در ظاهر ندارد يك چراغ
همچو ايوان نجف نور و صفا دارد بقيع
رازها گويد به گوش شب در اين جا كهكشان
رمزها از خلقت ارض و سما دارد بقيع
اختران حيران و مه مات است و شب غرق سكوت
يا كه پاس احترام اوليا دارد بقيع؟
سايه ها نجواكنان بر مدفن اين چار تن
كرده شب گيسو پريشان؟ يا عزا دارد بقيع؟
سر به ديوارش زند هر كس از اين جا بگذرد
در سكوتش، ناله ها و گريه ها دارد بقيع
چار معصومند و دورند از حريم جدّشان
شكوه ها از دشمنان مصطفى دارد بقيع
مى كند محكوم ظالم را، به هر دور زمان
گفته ها با زائران آشنا دارد بقيع
بشنو از اين قبرها، بانگ: اَنَا الْمَظْلوم را
تا كه مهدى باز آيد، اين ندا دارد بقيع
تا شود ثابت، كه نور حق نمى گردد خموش
گرچه ويران شد، جلال كبريا دارد بقيع
ناله اُمُّ البَنين با اشك زهرا همدم است
در غبار غم جمال كربلا دارد بقيع
چون «حسان» اين جا بود، شب ها، مسير فاطمه
تا كه نامحرم نيايد، انزوا دارد بقيع
(چايچيان «حسان»)
- چهارشنبه
- 17
- فروردین
- 1390
- ساعت
- 16:0
- نوشته شده توسط
- مهدی نعمت نژاد
ارسال دیدگاه