تو قبل از اين كه بيايي قرار بود بماني
به گوش شب زده ها آيه هاي نور بخواني
تو قبل از اين كه بيايي صداي حادثه بودي
كه ذره ذره جهان را به سمت عشق براني
كه بر سكوت غم انگيز عصرهاي زمستان
به يك نسيم محبت بهار را بتكاني
و هرچه شاپرك مانده در سياهي شب را
به سمت مزرعه سبز عاشقي بپراني
و با تنفس صبحي كه مژده ي تو فقط بود
بهار را به تمام بنفشه ها بچشاني
اگر حياط حياط تو است از سر هر بام
حلال چشم جهاني شده ست چشم چراني
شاعر:مطهره عباسیان
- دوشنبه
- 6
- خرداد
- 1392
- ساعت
- 14:25
- نوشته شده توسط
- یحیی
ارسال دیدگاه